آقاي مجاهدي مي‌گويد:
هنگامي كه مجرد بودم، شب‌ها با دوستان جلسه‌هاي دعا و ذكر داشتيم كه تا ديروقت طول مي‌كشيد. روز عقدم، بعد از مراسم جشن،‌ آقاي مجتهدي به من فرمود:
آقا جان ديگر مسير شما عوض مي‌شود؛ زيرا امر ازدواج وظايف خاصي به‌دنبال دارد و بايد به تعهدات آن دقيق پايبند باشيد كه اين امر با حضور شما در اين جلسه‌هاي شبانه دوستان منافات پيدا مي‌كند.
با نگراني پرسيدم: يعني مي‌فرماييد ديگر نبايد در اين جلسه‌ها شركت كنم؟ بسياري از دوستان سال‌هاست كه متأهلند و از اين نظر ظاهراً مشكلي ندارند.
فرمود: آنها فرزندان بزرگي دارند كه در غيابشان، تا حدي جاي خالي آنها را در خانه پر مي‌كنند، ولي شما در آغاز راه قرار داريد. شما مي‌توانيد در آن جلسه‌هاي كوتاهي كه دوستان روزها برگزار مي‌كنند، شركت كنيد.
سپس فرمود: گرفتگي كه به خاطر غياب شما در شريك زندگي‌تان پيدا مي‌شود، شما را از دستيابي به صفا و روحانيتي كه در پي آنيد محروم مي‌سازد. شما وظيفه داريد با حضور در خانه، شادابي لازم را به همسرتان هديه دهيد. همسر شما محبت را با محبت پاسخ مي‌دهد و شما همان صفا و حالت‌هايي را كه در خارج از خانه مي‌جستيد در محيط خانواده خود مي‌يابيد و همسر خود را شريك حالات معنوي خود مي‌كنيد. آن‌وقت است كه مي‌بينيد هيچ خلوتي بهتر از خانه خود انسان نيست.

1. خانواده، سير معنوي سالك را كامل مي‌كند و در مسير سلوك،‌ خانواده نيز همراه خواهد شد.
2. ازدواج امري پسنديده و سفارش اسلام است و نبايد آن را حجابي در سير و سلوك دانست.
منبع مقاله :
در محضر لاهوتيان، نويسنده محمدعلي مجاهدي، ناشر لاهوتيان، سال چاپ 1385، نوبت چاپ دوم، جلد 1، صفحه 93 و 94 .
www.irc.ir